امیدوارم قبول شود از حضرت امیر:

وصف خدا برای شه لافتی کم است

بحر نوشتن صفتش آبها کم است

جز فاطمه به همسری مرتضی کم است

آقا برای از تو سرودن هوا کم است

هر کس که از پیاله عشق تو مست شد

او از عدم درآمد و یکباره هست شد

راه سلوک دین همه عارفان تویی

ای بوتراب تو، پدر این جهان تویی

ایزد نشانیت و خدا را نشان تویی ( و او خوانده نشود)

قرآن همه تو است فراتر ز آن تویی

وقتی که آیه آیه قرآن برای توست 

خصمت یقین بدان، که خصم خدای توست

این نفخ صور نیست فقط نعره علیست

این روح کبریاست که در جسم آن ولیست

این بانگ لافتی ز خدا و هم از نبی است

جبریل هر چه شد ز غلامی این وصی است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته

بهتر بگویم او ز تو بهتر نداشته

وقتی که شهر مات به این ذکر ناب شد

ناد علی تمام شد عالم خراب شد

باران شروع شد و زمین سیر از آب شد

از مهر رویتان همه عالم سراب شد

گر ذره را تبرک آن خاک پا کند

دیگر که ذره نیست یقین کارها کند