کاف و ها و یا و عین و صاد یعنی کربلا

پایتخت دل ؛ حسین آباد یعنی کربلا

پابرهنه می روم سوی حریم پاک یار

در حقیقت محور " بالواد..." یعنی کربلا

از تولد با خودم همراه دارم تا به حال

تربتی که کار دستم داد یعنی کربلا

امر به معروفِ بعد نهی از منکر: حسین

مبدا پیدایش ارشاد یعنی کربلا

تا که می پرسم مراد از معدن الاسرار چیست

پاسخم را می دهد استاد یعنی کربلا

حکم یک دارالشفا دارد برای عاشقان

دردمندان ! مرکز امداد یعنی کربلا

مُهر تنها مُهر سوق الزینبیه -پشت تل-

گریه بازار همه عبّاد یعنی کربلا