صبحت بخیر آقای من آقای دلتنگی

صبحت بخیر آقای من آقای تنهایی

من دور افتادم ازت اما تو نزدیکی

امروزمو با تو شروع کردم که اینجایی

گنــاه مـن به انتـظــار تــو نشستنــه

نشستــه عاشقــی گناهه عشق رفتنه

اگر که دلخوشی به من، گناه از تو نیست

اگــرکـه خیســه چشم تـو ، گنــاه از منه

اَللهم اَرنی الطلعه الرشیده

دیگــه جــونم به لـب رسیــــده

همه دنیا ازم بریده ، تو اما نــه

عهد میبندم دیگه اشکاتو در نیارم

ولــی سختـــه دووم بیـــارم

توی عشق تو کم میزارم تو اما نه