تنگی همیشه ی بابا علی علی!

سردارِ لشگر من تنها علی علی!

قدری بمان، به دل نگرانی های این حرم

مهلت بده برای تماشا علی علی!

باید «وَ إن یکاد» بخوانم که دور باد

چشمان بد از این قد و بالا علی علی!

یک سوی خیره چشم همه: این پیمبر است

یک سوی باز مانده دهان ها: علی... علی 

این گونه پا مکش به زمین، می کُشی مرا

بنگر نفس نفس زدنم را علی علی