۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر حضرت مهدی» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۱۵ ب.ظ حدیث وصل
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد

مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد

مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادة سه‌شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به‌ آیینه
آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد
خورشید ذره‌بین به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت
بی‌تابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد

ادامه مطلب...
۲۶ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۱۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حدیث وصل
دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۰۶ ب.ظ حدیث وصل
هر چند فقر آمده ایمان نمی رود

هر چند فقر آمده ایمان نمی رود

ازسینه ی اجاق تب نان نمی رود

هرچندفقرآمده ایمان نمی رود

تصویرمرد عابراین ازدحام ها

ازصفحه ی خیال خیابان نمی رود

رازیست بین چشم تو وآسمان که باز

ازپنجره تبسم باران نمی رود

تا پای عشق وانشوددردلت بدان!

سرمای ناگزیرزمستان نمی رود

پرواز،رویشی که پرازالتهاب هاست

ازذهن خاک خورده ی انسان نمی رود

((سارا رمضانی))

۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۰۶ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حدیث وصل
شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۲ ب.ظ حدیث وصل
از خویش میروم که تو با خود بیاری ام

از خویش میروم که تو با خود بیاری ام

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام
گل کرد خارخار شب بی قراری ام
تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم درآیینه کاری ام
گر من به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام
بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست برآری به یاری ام
کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام
تا ساحل قرار تو چون موج بی قرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاری ام
با ناخنم به سنگ نوشتم: بیا، بیا
زان پیشتر که پاک شود یادگاری ام

((قیصر امین پور))

۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۵:۴۲ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حدیث وصل