هزار و نهصد و پنجاه زخم ، برتن داشت

درون هر گل زخمش ، هزار گلشن داشت

تمام حرمت آیینه ها شکسته شدند

زجنس آیه قرآن ، اگرچه جوشن داشت

فدای دین پیمبر، هزار جان حسین

برای دادن جان، حجت مبرهن داشت

برای دلهره های رقیه ، آرامش

برای اصغر خود، یاس داشت ، سوسن داشت

دوباره رفت برای هدایت امت

به روی دست مبارک، دلیل متقن داشت

ولی برای شکست حقیقت مطلق

یکی به دست کمان، دیگری فلاخن داشت

حسین، اصغر شش ماهه را به پیش آورد

سپاه مور و ملخ را یلی تهمتن داشت

برای موعظه آمد، ولی به هم گفتند

که داشت تیر سه شعبه؟ که قصد کشتن داشت؟