۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یوسف رحیمی» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۲۲ ب.ظ حدیث وصل
آیه آیه همه جا عطر جنان می آید

آیه آیه همه جا عطر جنان می آید

آیه آیه همه جا عطر جنان می آید

وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید 

جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است

بشنود مدح تو را با هیجان می آید

می رسی مثل مسیحا و به جسم کعبه

با نفس های الهی تو جان می آید

بسکه در هر نفست جاذبه‌ی توحیدی است

ریگ هم در کف دستت به زبان می آید

هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده‌ ست

قبله‌ی عزت و ایمان به جهان می آید 

با قدوم تو برای همه‌ی اهل زمین

از سماوات خدا برگ امان می آید 

نور توحیدی تو در همه جا پیچیده ست

از فراسوی جهان عطر اذان می آید 

عرش معراج سماوات شده محرابت

ملکوتی ست در این جلوه‌ی عالمتابت

ادامه مطلب...
۱۶ دی ۹۳ ، ۱۴:۲۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حدیث وصل
چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۶ ب.ظ حدیث وصل
دل های عاشقان جهان کربلای توست

دل های عاشقان جهان کربلای توست

عشقت مرا دوباره از این جاده می‌برد

سخت است راه عشق ولی ساده می‌برد

 پای پیاده آمدم و شوق وصل تو

من را اگر چه از نفس افتاده، می‌برد

 دل‌های عاشقان جهان کربلای توست

نام تو را هر عاشق آزاده می‌برد

فریاد غربتت دل ما را تمام عمر

با کاروان نیزه از این جاده می‌برد

 این جاده دیده قافله ی اشک و آه را

بر روی نیزه ها سر خورشید و ماه را

 دیده‌ست در تلاطم طوفان بی‌کسی

یک کاروان بنفشه ی بی‌سرپناه را

 آن شب که ماند یاس سه‌ساله میان راه

یک لحظه برنداشته از او نگاه را

 در آخرین وداع غریبانه ی حرم

دیده عبور خواهری از قتلگاه را

 آن‌جا که داغ از جگرش بوسه‌ها ‌گرفت

گل‌زخم از نگاه ترش بوسه‌ها ‌گرفت

وقتی رسید او که سر از دست رفته بود

از زخم‌های شعله ورش بوسه‌ها ‌گرفت 

اما گذاشت بر دل او حسرتی، نسیم

از گیسوان همسفرش بوسه‌ها ‌گرفت

از راه دور دختر هجران کشیده‌ای

هر بار از لب پدرش بوسه‌ها ‌گرفت

ادامه مطلب...
۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۶:۰۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حدیث وصل

حسین! سایه ی تو از سر همه کم شد

دلی که سینه زن هر شب محرم شد

صدای هر تپشش ذکر یا حسینَم شد

به یاد غربت یک لحظة تو این گونه

بساط گریة هر روز من فراهم شد

شبی که در دل من خیمه زد غم از هر سو

دلم حسینیة بغض و آه و ماتم شد

فدای زلف پریشان تو که بر نیزه

برای قافله سالاری تو پرچم شد

فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد

حسین ! سایة تو از سر همه کم شد

همیشه هر شب جمعه امید دارم که

دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد

قسم به عشق که رنگ حسین می گیرد

دلی که سینه زن هر شب محرم شد

۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۷:۱۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حدیث وصل