۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر از تو نوشتن از من» ثبت شده است

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ب.ظ حدیث وصل
به سلیمان برسد از طرف مور سلام

به سلیمان برسد از طرف مور سلام

مجید تالباز هم دربدر شب شدم ای نور سلام

باز هم زائرتان نیستم از دور سلام

با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام

به سلیمان برسد از طرف مور سلام

کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها

باز از دوریت افتاده به کارم گره ها

 

ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم

پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم

برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم

زود ما را برسانید به مشهد به حرم

 

مست از آنیم که از باده به خم آمده ایم

ما سفارش شده ایم، از ره قم آمده ایم

ادامه مطلب...
۱۵ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حدیث وصل

با دست بسته است ولی دست بسته نیست

مجید تال

با دست بسته است ولی دست بسته نیست

زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست

هرچند سربه زیر... ولی سرفراز بود

زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست

زینب اسیر نیست دو عالم اسیر اوست

اورااسیر قافله خواندن خجسته نیست

رنج سفر ،خطر، غم بازار،چشم شوم

داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست

حتی اگر به صورت او سنگ می خورد

هیهات بند معجرش از هم گسسته نیست

((مجید تال))

۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۰۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حدیث وصل