مهدی میریبالم شکسته بود و هوایی نداشتم
از دست روزگار رهایی نداشتم
 
بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدم 

مشهد اگر نبود که جایی نداشتم
 
دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید 

دردم زیاد بود و دوایی نداشتم
 
گفتم مگر امام رضا چاره‌ای کند 

ای وای اگر امام رضایی نداشتم
 
گفتند در حرم همه را راه می‌دهند 

اصلا بنای بی‌سروپایی نداشتم
 
میل تو بر دل آمد و میل گناه رفت 

ورنه من از گناه ابایی نداشتم
 
چندین شب است گریه شده کار من ولی 

باز هم برات کرب‌وبلایی نداشتم

((مهدی میری))