۳ مطلب با کلمهی کلیدی «شعر در مدح ائمه» ثبت شده است
پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۲۰ ب.ظ
حدیث وصل
ذو الفقار تو دو دم دارد و عیسی یک دم
پس اولوالعزم ز شمشیر تو یکدم عقب است
نام من را بنویسید به ایوان نجف
نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده
مطرب اگر دچار تو گردد سر گذر
قرآن به کف به زلف تو بندد سه تار را
ما بهتریم جان علی یا ملائکه
ما را بچسب نه ملک بال دار را
۰۴ دی ۹۳ ، ۱۴:۲۰
۲
۰
حدیث وصل
دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۴۸ ب.ظ
حدیث وصل
در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست
هیچ کس از لطف تو در این حرم مأیوس نیست
شکرِ حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست
واقعا بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست
کربلا و کاظمین و سامرا ، حتی نجف
هیچ جا بهرِ من درمانده همچون طوس نیست
دُرّ و مرجانی که از احسان به مردم میدهی
دَر صدف هایِ کفِ اعماق اقیانوس نیست
هرکس از سوی تو آمد بویِ جنت می دهد
بوی جنت هیچ جا چون در حرم محسوس نیست
این کبوتر که به دور گنبدت در گردش است
هم طراز هر پرش صدها پرِ طاووس نیست
۰۱ دی ۹۳ ، ۱۶:۴۸
۰
۰
حدیث وصل
پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ
حدیث وصل
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است
((محمد علی بهمنی))
در کانال حدیث وصل عضو شوید : @hadisevasl
۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۱:۲۳
۱
۰
حدیث وصل