۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قاسم صرافان» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۰۶ ب.ظ حدیث وصل
از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک

از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک

در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم

خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم

در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم

نام شیرین تو  بردم فاطمه! شاعر شدم

رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست

می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست

ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم

چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم

چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم

تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم

از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک

آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک

ادامه مطلب...
۱۳ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حدیث وصل
چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ حدیث وصل
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی

سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی

سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی

از ازل چرخانده دل ها را خدا ، سوی علی

او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند

دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی

مانده‌ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق

بس که سلمان ها ، مسلمان کرد با بوی علی

گر می‌اندیشی نماز و روزه‌ات را می‌خرند

ای برادر ! این تو و این هم ترازوی علی

بیشتر از برق دَم‌ های دو سوی ذوالفقار

دوستان را کشته خَم‌ های دو ابروی علی

ادامه مطلب...
۱۷ دی ۹۳ ، ۱۱:۳۴ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حدیث وصل
سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۱۰ ب.ظ حدیث وصل
هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که می آیی

هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که می آیی

هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که تو می‌آیی

همان شب آمنه می‌بیند درون چشم تو دنیایی

همین که آمده‌ای از راه، قریش محو تو شد ای ماه!

یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!

گل قشنگ بنی هاشم، سلام بر تو ابوالقاسم

دلم کنار تو شد مُحرم، ندیده خوشتر از این جایی

چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب

که وحی شد به دل راهب همان ستوده عیسایی

به هیچ آینه جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر

شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی

به دختران نهان درگل، ببار ساقی نازک دل

ببار تا بشود نازل به قلب پاک تو زهرایی

به آرزوی نگین تو درآمده‌ست به دین تو

مسیح من! به کمین تو نشسته است یهودایی

قسم به «لیل» و به گیسویت، به ذکر «یاحق» و «یاهو»یت 

به آیه‌، آیه‌ی ابرویت به آن دو چشم تماشایی

ادامه مطلب...
۱۶ دی ۹۳ ، ۱۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حدیث وصل

ما که هر وقت گقته ایم خدا از خدایت شنیده ایم حسین

زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیده ایم حسین!

عشق سوغاتِ کربلاست اگر مزه اش را چشیده ایم حسین!

هر دلی را به دلبری دادند، هر سری را به سَروری دادند

ما که هر وقت گفته ایم خدا، از خدایت شنیده ایم: حسین!

از خدایت شنیده ایم که گفت: نقش ها ما کشیده ایم اما

اَحسنُ الخالِقین از آن روییم که تو را آفریده ایم حسین!

زینت شانه های پیغمبر! تا شنیدیم ساعت آخر:

دل چگونه بریدی از اکبر، دل از عالم بریده ایم حسین!

این عَلَم ها و این علامت ها این چنین بی دلیل خم نشدند

همه ی ما شریک غم های خواهری قد خمیده ایم حسین!

تن بی دست مانده ی سقا دیده ای، وای از دلت آقا

در عوض ما کنار هر آبی عکس دستی کشیده ایم حسین!

ادامه مطلب...
۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۷:۲۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حدیث وصل

صحنه رزم روز محشر بود

ذوالفقاری که حق به لب دارد

روح از مشرکان طلب دارد 

ذوالفقاری که برق تا می‌زد

لشکری صف نبسته جا می‌زد 

شکل لا بود و از فنا می‌گفت

با علی بود و از خدا می‌گفت

تا که در دستهای حیدر بود

صحنه‌ی رزم، روز محشر بود

تیغ در پنجه‌های حیدر گشت

یک نفر آمد و دو تا برگشت 

تیغش از بس سبک رها شده بود

تن دوان بود و سر جدا شده بود 

تن دوان بود و بی خبر که چه شد؟

در هوا گیج مانده سر که چه شد 

تا علی عزم سر زدن کرده

ملک الموت هم کم آورده

ادامه مطلب...
۱۷ مهر ۹۳ ، ۱۷:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حدیث وصل

مراقب کوچه خیابونایین (بی سیم چی حامد زمانی)

قاسم صرافانبه گوشم از خط چه خبر بی سیم چی

بگو رسیدیم به کجای معبر

عمار عمار صدامو داری یاسر یاسر منم برادر

بگو از خط چه خبر بیسیم چی

بگو رسیدیم به کجای معبر

عمار عمار صدام و داری یاسر یاسر منم برادر

صدا ضعیفه یکمی بلندتر

ما زیر آتیشیم شما کجایین

مگه نگفتید اگه ما نباشیم

مراقب کوچه خیابونااین

با لقمه های نون خالی ساختیم

تا شما هر لقمه ای برندارین

چشامون و دادیم تا چشماتون و

برای دنیا روی هم نذارید

ستاره های آسمون شدیم ما

تا کی می خواین که پشت ابرها باشین

از آسمون دلخوش شدین به این که

توی تراس آسمون خراشین

ستاره های آسمون شدیم ما

تا کی می خوای که پشت ابرها باشین

از آسمون دلخوش شدی به این که

توی تراس آسمون خراشین

دانلود آهنگ با صدای حامد زمانی

♫♫♫♫♫♫

ادامه مطلب...
۱۴ مهر ۹۳ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حدیث وصل

ایوان نجف عجب صفایی دارد

قاسم صرافاندیوانه ی آنم که وفایی دارد

آن یار که چشم دلربایی دارد

این ذکر مرا همیشه دیوانه کند

ایوان نجف عجب صفایی دارد

هر قلب به سینه قبله گاهی دارد

هر قبله برای خود خدایی دارد

اما زدرون کعبه فرمود خدا

ایوان نجف عجب صفایی دارد

حاجی به حرم حال و هوایی دارد

در وقت طواف ربّنایی دارد

بر گرد حرم مهدی زهرا گوید

ایوان نجف عجب صفایی دارد

ای کعبه به خود مبال از روی شرف

جایت بنشین که هرکه جایی دارد

الحق که ملائکه چنین می گویند

ایوان نجف عجب صفایی دارد

عشق من و تو چه ماجرایی دارد

این قصّه چه شاهی چه گدایی دارد

من بین صفا و مروه هم می گویم

ایوان نجف عجب صفایی دارد

((قاسم صرافان))

در کانال حدیث وصل عضو شوید : @hadisevasl

۱۶ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۰۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حدیث وصل

دارد از باب الجواد این بار می آید یتیمی

قاسم صرافانمی خورد بر گونه ام از جانب صحنت شمیمی

می دهی اذن دخول این بار آقا با نسیمی

فرق دارد زائرت واگویه هایش با همیشه
دارد از «باب الجواد» این بار می آید یتیمی

دست خالی آمدم رسم ادب این نیست آقا
میهمان با توشه ای آید به دیدار کریمی

در میان سوره های چشم های مهربانت
«توبه»ام دارد چه«بسم الله الرحمن الرحیم»ی

شاه توس! آواره ی آهنگ ناقوست مسیحی
یابن موسی! بی قرار طور آهویت کلیمی

از تو پنهان نیست شرح غصه ها هر چند گم شد
در صدای کفترانت ناله های یا کریمی

زخم های کهنه با دیدار تو درمان شد اما
دردهای تازه آوردیم ای یار قدیمی!

((قاسم صرافان))

۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۰۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حدیث وصل