سید حسن رستگارباید غبار صحن تو را توتیا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»

هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند

بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند

«هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند

هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند

دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاهِ گوشه چشمت دوا کنند

از آن حریم قدسی‌ات آقای مهربان!
«آیا شود که گوشهٔ چشمی به ما کنند»

((سید حسن رستگار))