شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ب.ظ
حدیث وصل
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام
کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها
باز از دوریت افتاده به کارم گره ها
ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم
پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم
برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم
زود ما را برسانید به مشهد به حرم
مست از آنیم که از باده به خم آمده ایم
ما سفارش شده ایم، از ره قم آمده ایم
۱۵ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۰۰
۲
۰
حدیث وصل