به اوج میبرد امشب مرا هوای شما

که عشق رابنویسم، فقط برای شما

نگاه میکنم اینجا به رد پای شما

ومی رسم به خدا ، تاخدا ،… خدای شما

که آفریدشما را زمین هوایی شد

وکعبه کعبه شد و خانه ای خدایی شد 

و بال هوروملک فرش این قدم ها شد

زمین برای حضور تو در تمنا شد

زاشک شوق ملائک ستاره پیدا شد

وعشق برتن هفت آسمان هویدا شد 

عصای دست نبی بوده ای و دست خدا

تو دستگیرکلیمی ، تو دستگیر عصا 

شکوه عدل شمارا عقیل می داند

نگاه بت شکنت را خلیل می داند 

شکاف کعبه شما را دلیل می داند

وشأن وصف تو را جبرئیل میداند

 

که از زبان خدا بر تو آفرین میگفت

وبا صدای بلند خودش چنین میگفت:

 

رقم زده است خدا عشق را به نام علی

 فلک نشسته به حسرت برای گام علی 

ملک نشسته دوزانو به احترام علی

((علی امام من است و منم غلام علی))

 

به لحظه لحظه ی عمرت خدا تبسم داشت

وبا صدای شما با نبی تکلم داشت

 

کرامتی که تو داری الی الابد باشد

همیشه ذکرلبم یا علی مدد باشد 

شجاعتی که دلت داشت بی عدد باشد

گواه من سر عمربن عبدود باشد

 

شمار فضل شمارا ،خدا فقط داند

نشانه های خدا را ،خدا فقط داند