پنجشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۰ ب.ظ
حدیث وصل
خبر آمد سری بر نیزه ها قرآن تلاوت کرد
کسی جز آل پیغمبر ندارد این هنرها را
((سید علی اصغر صالحی))
هرآدمی ز رفتن خود ردّ پا گذاشت
اما چرا ز رفتن تو ردّ دست ماند؟
((مهدی رحیمی))
اقرأ به نام عشق در این دشت پر بلا
بالای نیزه بود که قرآن شروع شد
((رضا احسان پور))
زینب که روی نیزه هفتاد و دو سر دیده است
در کودکی تشییع مفقود الاثر دیده است
((زهرا بشری موحد))
ای که از بوی طعام خانه ها خوابت نبرد
مادرم نذر تو را هر وقت هم زد گریه کرد
((کاظم بهمنی))
ابروی ترک خورده ی عباس خدای ا
شق القمر از لشکر ابلیس بعید است
((علیرضا بدیع))
غلامتان به من آموخت در میانه ی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
((سیدحمیدرضا برقعی))
بوی پیراهن خونین کسی می آید
این خبر را برسانید به کنعانی ها
((مهدی جهاندار))
به دست و پای تو بار چه قفل ها که نبود
حسین آمد و سرشار از کلیدت کرد
((مرتضی امیری اسفندقه))
۹۳/۰۸/۲۹
۰
۰
حدیث وصل